به گزارش شهرآرانیوز، «زمین بخر، زمین بلندت میکنه!»، «تا ریسک نکنی پول دار نمیشی، خونه رو بفروش دلار بخر»، «دوست دایی ام یک آشنای گردن کلفت توی وزارت خونه داره، اون گفته که طلا بخریم؛ فقط طلای آب شده بدون اجرت»؛ «برو تحلیل تکنیکال یاد بگیر با پرایس اکشن، دوتا الگوی فیبوناچی و چهارتا امواج الیوت بنداز روی چارت فارکس بعد فقط پول پارو کن»؛ «بیمه عمر بخر، دم بازنشستگی، دستت رو بگیره» و... شما با کدام یک از این جملهها موافق هستید؟
این حرفها جزو مکالمات روزمره هر کدام از ما ایرانی هاست. همان طور که درباره آب و هوا صحبت میکنیم، همان طور که از همکاران میپرسیم در تعطیلات چه کار کرده است. در خلال همین صحبتهای روزمره درباره قیمت دلار صحبت میکنیم. درباره اینکه الان وقت خرید طلاست یا زمان مناسب برای فروش است.
فرقی نمیکند که شما در یک اداره دولتی مثل تعاون روستایی مشغول به کار باشید یا در یک شرکت خصوصی که موضوع فعالیتش سبدگردانی بورس است. فرقی نمیکند که شما در یک مؤسسه خیریه مشغول به کار باشید یا حتی دانش آموز دبیرستانی! در هر صورت قریب به اتفاق افراد در جامعه امروز ما دغدغه سرمایه گذاری دارند.
اما هر کس متناسب با سبک زندگی خودش به سمت سرمایه گذاری میرود. این روزها که اوضاع بیشتر بازارهای مالی خراب است، نگاهی انداخته ایم به وضعیت بازارهای مالی و اینکه هر بازار، چه گروهی از مردم را به سمت خود جذب میکند و در نهایت سعی کرده ایم به این سؤال پاسخ دهیم که کدام بازار برای سرمایه گذاری مناسب است.
اگر مطالعات زیستی برایتان جذاب باشد حتما درباره تأثیر هورمونها روی سبک زندگی آدمها چیزی شنیده یا خوانده اید. شاید عجیب به نظر برسد، اما واقعیت دارد. سبک زندگی ما و حتی انتخابهای ما در زندگی تحت تأثیر هورمونهای ماست. حتی تصمیمات اقتصادی و بازارهایی که برای سرمایه گذاری انتخاب میکنیم نیز از این قاعده مستثنا نیست.
تحقیقات گستردهای نشان داده که ترشح هورمون تستوسترون در مردان، با افزایش سن کاهش مییابد و در نتیجه ریسک پذیری در آنها نیز کاهش پیدا میکند. اینکه پدرها مدام به پسرهایشان میگویند کولر را خاموش کن نیز به همین دلیل است. سطح دمای بدن با کاهش ترشح تستوسترون پایین میآید. اینکه مردهای جاافتاده یا سال خورده مدام فرزندان یا افراد کوچکتر را دعوت به رفتارهای محتاطانه میکنند نیز به همین دلیل است.
شاید تا اینجای کار دو تا مسئله برایتان روشن شده باشد. اینکه چرا بیشتر مردهای جاافتاده ریسک گریز هستند و بازارهای کم ریسک را برای سرمایه گذاری انتخاب میکنند و از سمت مقابل اینکه چرا مردان جوان ریسک پذیر هستند و گاهی رفتارهای عجیب و البته پرریسکی در زمینه سرمایه گذاری از خود بروز میدهند.
ناگفته نماند که موقعیت اجتماعی، شرایط خانوادگی و علل متعدد دیگری نیز روی رفتار ما تأثیرگذار است. به عنوان مثال خیلی بعید است که یک مرد شصت ساله که قصد دارد دخترش را عروس کند، خانه خود را بفروشد و با پول خانه وارد بازارهای مالی شود. اما احتمال بروز چنین رفتاری از سوی یک مرد چهل ساله محتملتر است. به همین ترتیب احتمال اینکه یک مرد چهل ساله تمام دارایی خود را وارد بازار رمز ارز کند نیز خیلی بعید است، اما اینکه یک پسر بیست ساله چنین کاری را بکند، محتمل است.
شاید فکر کنید که این مطلب باید در صفحه جامعه یا سلامت چاپ میشد، اما این صفحه اقتصاد است و ما میخواهیم به شما کمک کنیم که آگاهانه درباره سرمایه گذاری فکر کنید و بهترین تصمیم را بگیرید. واقعیت امروز جامعه ایرانی این است که به دلیل تورم طولانی مدت طی سنوات اخیر، بیشتر مردم در گروههای سنی مختلف تمایلی به حفظ سرمایه به صورت ریالی و پس انداز بانکی ندارند.
به همین دلیل عطش سرمایه گذاری هر از گاهی یک سونامی زیان برای مردم ایجاد میکند. زیان مردم در مؤسسات مالی و اعتباری، ریزش بورس در سال ۹۹، کلاهبرداری در پیش فروش موبایل و خودرو، کلاهبرداری چند شرکت فعال در رمز ارز و کلاهبرداری در شرکتهای هرمی، همه وهمه انواع و اقسام بلاهایی است که از این مسیر بر سر مردم آمده است.
البته در هر کدام از این اتفاقات یک گروه سنی مخاطب اصلی بوده اند و فریب خورده اند. در ماجرای کوروش کمپانی، جوان ترها جمعیت بیشتری داشتند. در ماجرای مؤسسات مالی و اعتباری بسیاری از کسانی که برای مدتها دستشان به پولشان نرسید کسانی بودند که پس انداز بازنشستگی خود را سپرده گذاری کرده بودند. این یعنی اگر حتی دنبال کسب سود با کمترین ریسک باشید باز هم امکان اینکه سرمایه تان بر باد برود نیز وجود دارد.
بهترین راه برای اینکه در دام کلاهبرداران نیفتیم، این است که «طمع» نکنیم. در واقع کلاهبرداران همواره با تحریک این احساس در درون سوژه هایشان جیب آنها را خالی میکنند. آنها سودی را وعده میدهند که بر خلاف عرف است. سودی را وعده میدهند که تنها در صورت زیان خود آنها ممکن است به جیب شما برسد و همین با عقل سلیم در تضاد است. یادمان باشد که در یک شرایط نرمال و در یک معامله اقتصادی هیچ وقت کسی حاضر نیست سهمش از کیک سود را به شما ببخشد.
اما پرسش پایانی و مهم این است که خب پس ما با پس اندازمان چه کار کنیم؟ بدون تردید تا زمانی که نرخ تورم در کشورمان به منوال کنونی است، باید به دنبال سرمایه گذاری باشید. بازار مناسب برای هر کس متفاوت است. اینکه شما پولی را در اختیار دارید که سررسید دارد یا اینکه نه، مهم است. به عنوان مثال شما ۱۰۰ میلیون تومان دارید، اما تعهد دارید که شش ماه بعد عین این مبلغ را بابت چیزی پرداخت کنید. این یعنی پول شما سررسید دارد. در این حالت بهترین تصمیم برای شما این است که پولتان را وارد صندوقهای درآمد ثابت یا سپردههای بانکی با بالاترین نرخ بازدهی کنید.
باتوجه به اینکه این روزها بیشتر بازارها در رکود است؛ اگر پولی دارید که سررسید ندارد بهتر است دنبال بازاری باشید که با آن آشنایی دارید. اگر کاسب هستید میتوانید سرمایه را به کارتان اضافه کنید. اگر کارمند هستید، اما شغل خانوادگی تان در بازار است، میتوانید با خانواده شراکت کنید. در غیر این صورت باز هم پولتان را وارد بازاری کنید که بیشترین شفافیت را دارد و شما هم با آن آشنا هستید. انتخاب صندوقهای سرمایه گذاری با اندوخته طلا یا صندوقهای سهامی گزینه مناسبی است.
ورود به بازار رمزارزها یا فارکس علاوه بر اینکه غیررسمی بوده و پشتوانه قانونی ندارد، با مخاطرات زیادی میتواند همراه باشد. مهمترین مسئله این است که این بازار حتی برای شهروندان خارجی شفاف نیست. چه رسد به ما که در کشوری هستیم که تحت تأثیر شدیدترین تحریم هاست. بارها اتفاق افتاده که کارگزاران بازارهای رمزارز و فارکس تمام سرمایه معامله گران ایرانی را بلوکه کرده اند و این یعنی پول را خورده اند و یک آب هم روی آن نوش جان کرده اند. پس اگر با این بازارها آشنا نیستید فریب تبلیغات پرزرق و برق کسانی را که پکیج آموزشی درباره این بازارها میفروشند نخورید.